این روش جهت مناطقی مورد استفاده قرار میگیرد که میزان بارندگی از حداقل ۱۰۰ میلی متر کمتر، زمانکاشت، انتخابگونه وشیوهی اجرا در موفقیت این پروژه بسیار مهم و اثر گذار میباشد.
ج) مالچ پاشی :
در مناطقی که شدت فعالیت تپههای ماسهای به قدری است که امکان استقرار بذر یا نهال در آنها مقدور نمیباشد. به منظور تثبیت موقت عرصه، اقدام به پاشیدن مالچ نفتی برروی تپههای ماسهای مینمایند. انجام این پروژه به دلیل هزینههای سنگین حمل مالچ از محل پالایشگاه به مناطق اجرایی و هم چنین فرآوری و آمادهسازی آن، جز در موارد خاص، مقرون به صرفه نمیباشد.
د)تله رسوب گیر :
یکی از روشهای بیومکانیک در کاهش و کنترل فرسایش بادی، استفاده از تلههای رسوبگیر می باشد. در این روش کانالهایی عمود بر جهت باد احداث میگردد که ابعاد و فواصل آنها با توجه به شدت و کیفیت فرسایش محاسبه و تعیین میشود. معمولاً پس از انباشت ماسه در داخل کانالهای احداثی اقدام به کشت نهال با گونههای سازگار و مناسب در آنها میگردد.
ه) مدیریت و کنترل هرز آب :
این روش که به اشکال مختلف و با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی و اکولوژیکی در مناطق خاصی قابل اجرا میباشد، با جلوگیری از هدر رفت آب، کاهش اثر فرآیند فرسایش آبی و توسعه و تقویت پوششگیاهی، میتواند در احیاء و بازسازی عرصههای بیابانی نقش موثری را ایفا نماید. از شاخصترین شیوههای اجرائی جهت مدیریت و کنترل هرزآب در مناطق بیابانی میتوان احداث هلالیهای آبگیر، کنتور فارو، پیتینگ، پخش سیلاب، گوراب و بانکت را نام برد.
و) بادشکن :
بادشکن که به منظور کاهش یا متوقف نمودن سرعت و شدت بادهای فرساینده در مناطق بحرانی احداث میگردد، به دو صورت قابل اجرا میباشد.
الف) بادشکن زنده :
این روش با کشت نهال گونههای سازگار و مقاوم در ردیفهای عمود بر جهت باد انجام میگردد.
تراکم درختان، فاصله ردیف و طرح کشت با توجه به خصوصیات بادهای منطقه تعیین ومحاسبه میگردد.
ب) بادشکن غیرزنده :
این روش در مناطقی استفاده می شود که امکان استقرار پوششگیاهی در کوتاه مدت میسر نمیباشد. در این شیوه از مصالحی مانند نی، حصیر و سرشاخه درختان جهت ایجاد بادشکن استفاده می شود]۵[.
۱-۴-۴- توسعه کشاورزی :
توسعه کشاورزی فرآیندی پویا و پایدار برای افزایش محصولات کشاورزی و تغییرات بهینه درجهت زندگی کشاورزان است.
رشد و توسعه پایدار کشاورزی یکی از شاخصترین و مهمترین اهداف در بالندگی اقتصادی هر کشور میباشد که تحقق آن از طریق تحولات بنیادی همه جانبه در ساختار کشاورزی، مدیریت وبهرهبرداری مطلوب از منابع و امکانات، سازماندهی وهدایت سنجیده فعالیتها در چهارچوب برنامهریزی علمی و منطقی امکانپذیر خواهد بود. به همین دلیل بخش کشاورزی در کلیه برنامههای توسعه کشور از اولویت ویژهای برخوردار میباشد]۱۵[.
بر اساس تعریف کمیسیون جهانی محیطزیست و توسعه، توسعه پایدار عبارت است از، مدیریت و نگهداری منابع طبیعی وجهت بخشی تحولات و ساختار اداری، به طوریکه تأمین مداوم نیازهای بشری و رضایتمندی نسل حاضر و نسلهای آینده را تضمین کند. چنین توسعه پایداری (در بخشهای کشاورزی، جنگلداری و شیلات ) با حفاظت زمین، آب و ذخائر ژنتیکیگیاهی و جانوری همراه است، تخریب زیست محیطی به همراه ندارد، از فنآوری مناسب استفاده میکند، از نظر اقتصادی بالنده و پایدار و از نظر اجتماعی قابل قبول است.
از مهمترین راهبردهای کاربردی جهت دستیابی به توسعه پایدار در بخش کشاورزی می توان به موارد زیر اشاره نمود :
- افزایش بهرره وری عوامل و منابع تولید در بخش کشاورزی با تأکید بر تجهیز و توسعه منابع انسانی
- حفاظت از منابع خاک، احیاء اراضی مخروبه کشاورزی و سازماندهی زمین
- بهبود و اصلاح نظام بهره برداری در بخش کشاورزی
- دستیابی به خودکفایی در تولید محصولات اساسی کشاورزی به منظور تأمین امنیت غذایی کشور
- افزایش درآمد و توان اقتصادی تولیدکنندگان بخش کشاورزی
- حفظ، احیاء و بهرهبرداری بهینه از منابعآب در بخش کشاورزی به منظور پایداری تولیدات کشاورزی و توسعه پایدار مناطق روستایی
- مدیریت و مبارزه تلفیقی با آفات و بیماریهای گیاهی
- حفاظت و بهرهبرداری پایدار از منابع ژنتیک گیاهی و جانوری برای کشاورزی پایدار
- افزایش توان تولید بیولوژیک خاک و ارتقاء تنوع زیستی در عرصه های کشاورزی ]۱۶[.
فصل دوم
سوابق تحقیق
۲-۱-سوابق تحقیق در جهان :
به دنبال خشکسالی و قحطی شدید وگسترده در آفریقا در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوائل دهه ۱۹۷۰ موضوع بیابانزائی به عنوان یکی از معضلات جهانی مطرح گردید. با طرح موضوع توسط برخی از کشورها به ویژه کشورهای آفریقایی در مجمع عمومی سازمان ملل در ماه می ۱۹۷۴(اردیبهشت ۱۳۵۳) سازمان مذکور قطعنامه ۱۸۷۸ را به تصویب رساند که در آن از جامعه جهانی خواسته شده بود تا به موضوع توجه ویژهای مبذول داشته و اقدامات موثری را انجام دهند.
UNEP بلافاصله اقدامات وسیعی را در چهار قاره آسیا – آفریقا – آمریکای لاتین و اروپا شامل تهیه طرح و اجرای برنامههای کنترل بیابانزائی و طرحهای حفاظت آب و خاک با کمک کشورهای پیشرفته آغاز نمود.
در سال ۱۹۷۷ سازمان ملل متحد اولین اجلاس ویژه بیابانزدائی را در نایرو
دانلود متن کامل این پایان نامه در سایت abisho.ir |
بی پایتخت کشور کنیا برگزار نمود. در این کنفرانس طرحی تحت عنوان PACD[2] به تصویب رسید و مسئولیت پیگیری و اجرای آن به UNEP واگذار گردید.
ارزیابی اقدامات انجام شده در سال ۱۹۹۱ نشان داد که این اقدامات متناسب با نیازهای جامعه جهانی ودرخور و شایسته روند بیابانزائی و اثرات و عواقب آن برروی مردمی که دچار آن هستند نبوده،به ویژه آنکه اکثریت مردمی که از پی آمدهای بیابانزائی رنج می برند در کشورهای جهان سوم و توسعه نیافته زندگی می کنند.
لذا موضوع در سال ۱۹۹۲ در کنفرانس سران در ریودوژانیرو، تحت عنوان کنفرانس سازمان ملل برای محیط زیست وتوسعه بصورت جدی مطرح گردید. در قطعنامه این کنفرانس بنام دستور کار ۲۱ که در واقع دستور کار جامعه جهانی برای قرن بیست ویکم است. فصل دوازدهم به بیابانزدایی اختصاص یافته است. در این فصل از سازمان ملل متحد خواسته شده تا با موضوع بیابانزائی و خشکسالی به عنوان معضلی جهانی برخورد جدی به عمل آید ]۵[.
موضوع بیابانزدائی در چهار دههی اخیر بطور خاص مورد توجه جامعه جهانی قرار گرفته است. در این مدت مطالعات و تحقیقات قابل توجهی پیرامون شناخت و معرفی روشهای بیابانزدائی، قابلیتها، محدودیتها وتأثیر اجرای این فعالیتها بر ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی، هم چنین نقش و ارتباط این اقدامات با تحقق اهداف توسعه، توسط دانشمندان، صاحبنظران و کارشناسان امر صورت گرفته، که نتایج مطلوبی را هم به دنبال داشته است.